به گزارش خبرگزاری «حوزه»، هیأت تحريريه بنياد نهج البلاغه در قالب کتاب «پندهاى كوتاه از نهج البلاغه» به جمع آوری بخشى از كلمات و جملات این کتاب ارزشمند و ارائه شرح مختصری از آن پرداخته که تقدیم می شود.
* تندخويى ديوانگى است
الحدة ضرب من الجون لان صاحبها يندم فاان لم يندم فجنونه مستحكم
* ترجمه
تندخوئى يك نوع ديوانگى است؛ زيرا تندخو پشيمان مي شود، و اگر پشيمان نشود، ديوانگى اش پابرجا و پايدار شده است.
* شرح
شخصى تندخو، نمي تواند بر اعصاب خود مسلط باشد، و اعمال و رفتار خود را مهار كند. در نتيجه، هنگام خشم و تندخوئى، دست به كارهائى می زند که عقل سالم انجام آن را نمىپذيرد. زبان به بى ادبى و فحاشى مى گشايد، دست به شكستن و پاره كردن و دور ريختن چيزهاى مختلف مى زند. با ديگران نزاع و كتك كارى مي كند و باعث زخم و جراحت خود يا ديگران مى شود. چه بسا ديده شده كه خشم و تندخوئى يك نفر باعث نزاع دسته جمعى خانواده و دوستانش شده، و سرانجام در ميان آنها جنايت و فاجعه اى رخ داده يا زيان و خسارت جبران ناپذير ديگرى پيش آمده است.
وقتى شخص تندخو، در حالت خشم به سر مى برد و باعث ايجاد چنين مشكلات و مصيبت هائى مي شود، حالت او شبيه نوعى ديوانگى است. زيرا او هم در آن لحظات مانند ديوانگان بر اعصاب خود تسلط ندارد و متوجه نيست كه مرتكب چه كارهایى مي شود.
البته شخص تندخو، پس از فرونشستن خشم، از كارهايى كه انجام داده پشيمان مي شود و همين پشيمانى، نشان مي دهد كه وى، سر عقل آمده و متوجه زشتى آن كارهاى ديوانه وار خود شده است. يعنى خود او هم متوجه مى شود كه در آن لحظات خشم، نوعى ديوانگى زود گذر گريبانش را گرفته و سپس رهايش كرده است.
اما اگر كسى باشد كه پس از فرونشستن خشم نيز از انجام آن كارهاى زشت پشيمان نشود، معلوم مي شود كه آن حالت ديوانگيش زودگذر و موقتى نيست، بلكه ديوانگى براى هميشه در وجود او باقى و پابرجا مانده است.
نظر شما